يكى از دوستان براى ما تعريف مى كرد: يك بار مأموريت مان طول كشيد و ما به نماز اول وقت نرسيديم . رفتم آشپزخانه براى صرف غذا، اما از یکی از دوستان خبرى نبود. دنبالش گشتم او را كنار تانكر آب ديدم كه داشت وضو مى گرفت . بر چهره اش غبارى از غم نشسته بود و مى گفت : پناه بر خدا، خدايا! مرا ببخش كه توفيق خواندن نماز اول وقت را از دست دادم .
" خارگ نماز " اولین وب تخصصی نماز